من ز برای دیدنت، خانه ب خانه میروم
من ز برای دیدنت، خانه ب خانه میروم
هم قدمم با غم خود، شانه ب شانه میروم
نیست اگر نشان ز تو، درهمه کوی و برزنم
در پی هر نشانه ای، سایه ب سایه میروم
رخ بنما اگر تورا، نیست جدا ز وصل من
سخت بود چنین سخن، من عاشقانه میروم
مست شوم ز بوی تو، غبطه خورم ز موی تو
جان ز کفم اگر رود، من بی بهانه میروم
معبد من نگاه تو، شور من اشتیاق تو
مرغک خوش صدای من، بی آشیانه میروم
درعجبم چرا که من، سست شوم ب کوی تو
حکم ز رفتنم شود، من بی گلایه میروم
این غزل از صمیم دل، سروده ام برای تو
شعر اگر اثر نکرد، سوی ترانه میروم
هم قدمم با غم خود، شانه ب شانه میروم
نیست اگر نشان ز تو، درهمه کوی و برزنم
در پی هر نشانه ای، سایه ب سایه میروم
رخ بنما اگر تورا، نیست جدا ز وصل من
سخت بود چنین سخن، من عاشقانه میروم
مست شوم ز بوی تو، غبطه خورم ز موی تو
جان ز کفم اگر رود، من بی بهانه میروم
معبد من نگاه تو، شور من اشتیاق تو
مرغک خوش صدای من، بی آشیانه میروم
درعجبم چرا که من، سست شوم ب کوی تو
حکم ز رفتنم شود، من بی گلایه میروم
این غزل از صمیم دل، سروده ام برای تو
شعر اگر اثر نکرد، سوی ترانه میروم
۲.۴k
۰۳ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.