دیشب دلم

دیشب دلم...
روی دست هایم جان داد...
این روز های آخر...
به دور دست ها خیره می ماند...
بی صدا بغض می کرد...
و گاهی آه می کشید...
چشم به راه بود...
می فهمی ؟! چشم به راه....
دیدگاه ها (۱۹)

خسته که باشی دیگر چه فرقی می کند بیدار باشی یا خواب…تنها که ...

نگاهی به اطراف .. به آدمها .. به نگاه ها .. به رفتارها نگاهی...

چه زیبا گفتﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ …!!ﮔﺎﻫـــــﯽ ﺑﺎ ﮐﺴانی ﺳﺎﺧﺘ...

من ز برای دیدنت، خانه ب خانه میرومهم قدمم با غم خود، شانه ب ...

شهادت می دهد هردو چشمت که دیشب مستبودی های قدم بر دست بودی ت...

اشک هایم مانند یاقوت های بی رنگی از روی صورتم پایین می لغزید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط