باز دریا بوی باران بوی شرجی نای عشق

باز دریا،‌ بوی باران بوی شرجی، نای عشق
میروم بر بال رویاهـــای لیلایی عشق

میشوم مست از نگاه اسمان در عمق شب
میروم تا ناکـــــــجای بودنت، تا پای عشق

عشق را تفســــیر دل کردم در این بازار رنگ
من مرید رنگ سرخم، رنگ دل سودای عشق

عشق یعنی گم شـدن در هر چ بادا بادها
در تلاطم،‌ غرق امواجی در این دریای عشق

عشق امد، دل دچارش شد،‌ نگاهی بیقرار
مثنوی وزنش شکست و قافیه شیدای عشق

شعر شد همرنگ شب،‌ شب پر ستاره غرق راز
کمتر از انم ک گویم وصـــفی از زیبای عشق..
دیدگاه ها (۹)

زیبایی ات آرامش دریاست مگر نیست؟شعر از نظر چشم تو زیباست مگر...

ﺁﯾﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯿﺪ ﺧﺼﻠﺖ ﮐﺪﺍﻡ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯾﺪ ؟ﻓﺮﻭﺭﺩﯾﻦ :ﻧﻤﺪ !ﺳﺨﺖ ﻭ ﮐ...

این شعر تقدیم به تمام متولدین دهه های چهل و پنجاه و شصت که ا...

بعد تر ها وقتی موهای جو گندمی ات را از پیشانی ات کنار میزنی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط