دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت

دوش دیوانه شدم! عشق مرا دید و بگفت:
آمدم! نعره مزن! جامه مَدَر! هیچ مگو!

گفتم ای عشق من از چیز دگر می ترسم

گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو!

من به گوش تو سخن های نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی! جز که به سر هیچ مگو!

گفتم این روی فرشته است عجب یا بشر است؟!
گفت این غیر ِ فرشته است و بشر هیچ مگو...! مولانا🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🌻 🌻 🌻 🌻 🌻 🌻 🌻 🌻 🌻 🌻 🌻 🌻 🌻 🌻
دیدگاه ها (۱)

✨ ای که همه نگاه من، خورده گره به روی توتا نرود نفس ز ت...

و من بهار را خرج چشمانت میکنمتا نرگس نرگس گل کند و غنچه دهد ...

نگارا، از وِصال خود مرا تا کی جدا داری؟چو شادم می‌توانی داشت...

بی گمان من هم که مهرت را به جانم داشتممثل مردم چشم در سود و ...

🌱🍒دوش دیوانه شدم،عشق مرا دید و بگفتآمدم نعره مزن جامه مدر هی...

آمده‌ای که راز من بر همگان بیان کنی🌸و آن شه بی‌نشانه را جلوه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط