نغزی و خوبی و فرش آتش تیز نظرش

نغزی و خوبی و فرش آتش تیز نظرش
پرسش همچون شکرش کرد گرفتار مرا

گفت مرا مهر تو کو رنگ تو کو فر تو کو
رنگ کجا ماند و بو ساعت دیدار مرا

غرقه جوی کرمم بنده آن صبحدمم
کان گل خوش بوی کشد جانب گلزار مرا

#مولانا
دیدگاه ها (۳)

‌مادربزرگ همیشه می‌گفت :دردِ تن یک جا نمی‌ماند، کلیه می‌زند ...

،در میان من و تو فاصله هاستگاه می اندیشم،- می توانی تو به لب...

_و اگر عشق مان چون ترانه ای ناتمام شود یا به بدرودی ختمبدانه...

دشت ها نام تو را می گویندکوه ها شعر مرا می خوانندکوه باید شد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط