قدم اهسته برمیداشت باران
قدم اهسته برمیداشت باران
نمیدانم چه میپنداشت باران
دلم میخواست چترکهنه ام را
دوباره واکنم، نگذاشت باران
#حبیب نظاری
نمیدانم چه میپنداشت باران
دلم میخواست چترکهنه ام را
دوباره واکنم، نگذاشت باران
#حبیب نظاری
- ۹۹۰
- ۰۵ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط