وسط خیابون ایستادم

وسط خیابون ایستادم
دقیقا جایے ک دیدمش
به همون نقطه زل زدم
خودمون و دیدم
دست تو دست هم
لبخند رو لبامون
دلامون شاد
حس برخورد چیزی
و سیاهے مطلق
و از تخت پرت شدم 🙂
ع وقتے رفتے خاطراتمون شده
کابوس شبام 🚶🥀
دیدگاه ها (۱)

فروغ فرخزاد میگويد: در حیرتم از "خلقت آب "اگر با درخت همنش...

‌ 👱پسر:عشقم یه عکس خوشگل از خودت واسم بفرست😍👧دختر:چشم🙈ولی تو...

ع کجـا اومـدی اصـلا تو زندگیـم،کـه الان شـدی واسـم کل زندگیـ...

🌱• تَزریقِ جانَم کُن ،«مُورفینِ آرامبَخشِ‌دوست داشتَنَت را🕊✨...

حس های ممنوعه🍷🥂۱۴

5 minutes to deathPart 1۷والریا بعد از اینکه خدمتکار رفت، آر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط