ابری نیست

ابری نیست
بادی نیست
می نشینم لبِ حوض
پرم از راه، از پل، از رود، از موج
پرم از سایه ی برگی در آب
چه درونم تنهاست...





#سهراب_سپهری
دیدگاه ها (۱)

مسافر کناری‌ام که پیاده شدپنجره‌ای گیرم آمدباقی مسیر را گریس...

همه محاسبات مرا در هم ریخته ایتا یک ساعت پیشفکر می کردمماه د...

در سفری بی توقف هستممیاننوای پیانوو نغمه ی زنانگی غارتگر توو...

چه کسی می دانستما بعد از خداحافظی به چه چیز مبتلا می شویم؟!....

باغ من

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

رز وحشی پارت۵ { پنج ماه بعد} ات...الان پنج ماه که از ما جرای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط