پارت عشقدرنیمهشب
پارت ۱۷ #عشق_در_نیمه_شب
با خجالت به کوک نگاه کردی
جنی : هیی دیدی الان کوک چی گفت
ا/ت : میشه ولم کنی
جنی : باش
معلم : سلام بچه ها امروز میخواستم بگم فردا ساعت ۶ صبح میریم توی جنگل پیک نیک
همه ی بچه ها : اخخخ جون
معلم : امروز زنگ اول هیچ درسی ندارید میتونید برین توی حیاط
ا/ت : امروز معلم چش شده
جنی : ولش بریم
تو و جنی میرین توی حیاط که کوک و ته میان پیشتون
ته : چطورین
جنی : ممنون خوبیم
کوک : انگار همه فکر میکنن ما قرار میزاریم
ا/ت : خب مگه قرار نمیزاریم
کوک : نه مگه میشه بدون بوسه و بغل با کسی قرار بزاری
ا/ت : منحرف
(کوک چقدر منحرفه )
کوک : چیه من عاشق این کارام
ته : هه بس کن
جنی: بریم کافه
ته: بریم
با کوک و ته و جنی رفتی کافه همه بستنی سفارش دادن باهم خوردین و خندیدین
بعد ۴۰ دقیقه کلاستون شروع شد و شما رفتین توی کلاس
معلم : خب بچه ها صفحه ۵۴ رو بیارین
ساعت ۱۲ شده بود کلاست تموم شده بود
با جنی رفتی خونه ...
پایان ......
با خجالت به کوک نگاه کردی
جنی : هیی دیدی الان کوک چی گفت
ا/ت : میشه ولم کنی
جنی : باش
معلم : سلام بچه ها امروز میخواستم بگم فردا ساعت ۶ صبح میریم توی جنگل پیک نیک
همه ی بچه ها : اخخخ جون
معلم : امروز زنگ اول هیچ درسی ندارید میتونید برین توی حیاط
ا/ت : امروز معلم چش شده
جنی : ولش بریم
تو و جنی میرین توی حیاط که کوک و ته میان پیشتون
ته : چطورین
جنی : ممنون خوبیم
کوک : انگار همه فکر میکنن ما قرار میزاریم
ا/ت : خب مگه قرار نمیزاریم
کوک : نه مگه میشه بدون بوسه و بغل با کسی قرار بزاری
ا/ت : منحرف
(کوک چقدر منحرفه )
کوک : چیه من عاشق این کارام
ته : هه بس کن
جنی: بریم کافه
ته: بریم
با کوک و ته و جنی رفتی کافه همه بستنی سفارش دادن باهم خوردین و خندیدین
بعد ۴۰ دقیقه کلاستون شروع شد و شما رفتین توی کلاس
معلم : خب بچه ها صفحه ۵۴ رو بیارین
ساعت ۱۲ شده بود کلاست تموم شده بود
با جنی رفتی خونه ...
پایان ......
- ۳۹.۰k
- ۲۶ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط