وقتی میگم هچس عنی دققا هچس

وقتی می‌گم هيچ‌كس، يعنی دقيقا هيچ‌كس.
روزای زيادی بايد بگذره تا آدم قانع بشه فقط خودش هست و خودش. تا باورش بشه از بقيه به‌جز يه اسم و چندتا خاطره‌ی كوچيك چيزی براش نمی‌مونه.
بيست سال! چهل سال! هفتاد سال زندگی، فقط برای تلمبار كردن اسم روی اسمه. برای جايگزين كردن خاطره جای خاطره. اما حاصل جمع همشون می‌شه صفر.
يه روز می‌شينی عمرت رو ورق می‌زنی،
سير تا پيازت رو واسه خودت تعريف مي كنی.
اينجاس كه می‌فهمی، چقدر برای «هيچ‌كس» نگران شدی.
چقدر برای «هيچ‌كس» غصه خوردی.
چقدر برای «هيچ‌كس» دلتنگ شدی.
چقدر برای «هيچ‌كس» دعا كردی.
چقدر با تمام وجود براي «هيچ‌كس» بودی.
یه روز به خودت ميای و به اطرافت نگاه می‌كنی.. «هيچ‌كس» نيست.
دقيقا «هيچ‌كس».
دیدگاه ها (۸)

از بین آدمای زندگیتون، دل‌نازکا رو بیشتر دوسشون داشته باشید....

🖤وقتی میره دوست داشتنش می‌مونه رو دستت،نمی‌دونی باید باهاش چ...

بچه که بودم فکر می کردم پدر و مادرها مثل ساعت شنی هستندتمام ...

بهش گفتم وقتي باهات اشنا شدماولين چيزي كه بهش اشاره كردم اين...

My angel (part4) ~ قربان ماشین اماده است _ باشه … دختر از پل...

love Between the Tides²²این پارت حذف شده بودتهیونگ: الان کجا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط