فی حقیقت العشق مونس العاشق

فی حقیقت العشق <مونس العاشق>
عرفا .
محبت چون به غایت رسد، آن را عشق خوانند. و عشق خاص ‌تر از محبت است، زیرا ‌که همه عشقی ، محبت باشد اما همه محبتی، عشق نباشد. و محبت خاص ‌تر از معرفت است، زیرا که همه محبتی، معرفت باشد اما همه معرفتی، محبت نباشد ... از معرفت، دو چیزِ متقابل، تولد کند که آن را محبت و عداوت خوانند، زیرا که معرفت یا به چیزی خواهد بودن مناسب و ملایم جسمانی یا روحانی که آن را خیرِ محض خوانند و کمال مطلق خوانند و نفسِ انسان، طالبِ آن است و خواهد که خود را بدانجا رساند و کمالْ حاصل کند، یا به چیزی خواهد بود که نه ملایم بود و نه مناسب، خواه جسمانی و خواه روحانی که آن را شرِّ محض و نقص مطلق خوانند. و نفسِ انسانی دائما از آنجا می گریزد و از آنجاش نفرتی طبیعی به حاصل می شود. پس اول پایه، معرفت است و دوم پایه، محبت و سوم پایه، عشق. و به عالمِ عشق که بالای همه است نتوان رمیدن تا از معرفت و محبت، دو پایه ی نردبان نسازد.


#شهاب‌الدین_سهروردی
دیدگاه ها (۱)

ناب ترین احوال پرسیدنیا.خوبی عزیز .بر قراری .

جیرجیرک هاجیرجیرک هایک کلمه بیشتر ندارندبا همان یک کلمه هم ،...

سلام. دو کس دشمن ملک ودینند :پادشاه بی حلم و زاهد بی عمل ..گ...

خودت رو خوب معرفی کنروزی لئون تولستوی در خیابانی راه می رفت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط