ماه در آغوش شب به خواب می رود و

ماه در آغوش شب به خواب می رود و
من هنوز بیدارم
مگر می شود بی تو به خواب رفت
خاطره ها صف می کشند به خیالم
و من خمار یک لحظه دیدنت
با من چه کردی؟
هیچ چیز جای خودش نیست
در تنم لحظه ها تب دارند
و من چه بی تابانه
بر شانه های سیاه شب
با خیال تو سفر خواهم کرد💖❤💖❤
دیدگاه ها (۱۳)

لمسِ فرشِ ابریشمانقدر لــذت نداردکه لمسِ قلب ت💖💖💖

این من،با هیچ تویی غیر خودت، ما شدنی نیست...💖💖💖

تا پلک زدی شهر بهم ریخت دوبارهدر عمق نگاه تو چه احساس عجیبی ...

منم آن عاشق عشقتکه جز این کار ندارم... #مولانا💖💖💖

عشق تلخ شیرین

یک نفر تو خیابونای مغز من همیشه راه میره قدم میزنه . خیابونا...

چپتر ۴ _ شعله ای در دلروزها برای لیندا مثل قفسی بسته بود.زند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط