با تمام خشم خویش

با تمامِ خشمِ خویش
با تمام نفرت دیوانه وارِ خویش
می کشم فریاد;
ای جلاد!
ننگت باد!

آه، هنگامی که یک انسان
می‌کُشد انسان دیگر را
می‌کُشد در خویشتن
انسان بودن را

بشنو ای جلاد!
می‌رسد آخر
روز دیگرگون
روز کیفر
روز کین خواهی
روز بار آوردنِ این شوره زار خون

زیر این باران خونین
سبز خواهد گشت بذر کین
وین کویر خشک
بارور خواهد شد از گلهای نفرین

آه، هنگامی که خون از خشم سرکش
در تنور قلبها می‌گیرد آتش
برق سرنیزه چه ناچیزست!
و خروش خلق
هنگامی که می‌پیچد
چون طنین رعد از آفاق تا آفاق
چه دلاویزست!

بشنو ای جلاد!
می‌خروشد خشم در شیپور
می کوبد غضب بر طبل
هر طرف سر می‌کشد عصیان
و درونِ بسترِ خونینِ خشمِ خلق
زاده می شود طوفان

بشنو ای جلاد!
و مپوشان چهره با دستان خون آلود!
می‌شناسندت به صد نقش و نشان مردم
می درخشد زیر برق چکمه های تو
لکه های خون دامنگیر

و به کوه و دشت پیچیده ست
نام ننگین تو با هر مرده باد خلق کیفرخواه
و به جا مانده ست از خون شهیدان
بر سواد سنگ فرش راه
نقش یک فریاد

ای جلاد!
ننگت باد!

#هوشنگ_ابتهاج
#روز_عشق_پیوند_علی_و_فاطمه_اس❤️ #عقد_آسمانی🌸 #پیوند_دو_دریا💗 #خاص #زیبا
دیدگاه ها (۱)

یکی از روزهای چهل سالگیتدر میان گیر و دار زندگی ملال آورتلاب...

گذشته و آینده سارقان زمان هستند !انسان باید گذشته را گرامی ب...

يك جرعه آبى بدست تشنه اى بدهيد و دلى را شاد كنيد. (هر چقدر ه...

🔹بچه که بودیم، ثانیه به ثانیه لحظه ها را زندگی می کردیملذت ه...

بررسی شعر (خوزستان) از «حسین صفا» از قطعه (خوزستان) با صدای ...

رمـان زخم عشق تـوپـارت سوم🌚✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط