اونقدر آدما قبل من و تو غصه خوردن

اونقدر آدما قبل من و تو غصه خوردن،
لب پنجره سیگار کشیدن،
عاشق شدن،
فارغ شدن،
فحش دادن....
اونقدر آدمها قبل من و تو بردن، باختن،
گذاشتن رفتن، گم و گور شدن..
اونقدر آدمها قبل من و تو به گذشتشون فکر کردن، حسرت خوردن، بغض کردن..

حالا کجان؟
رها کن رفیق...
رها کن بره...
‌‌

دیدگاه ها (۳)

یک نفر هست که همیشه هوایِ بیقراری ام را دارد ،یک نفر هست که ...

مادر بزرگ در حالی که با دهان بی دندان ، آب نبات قیچی را می م...

‌‌‌عینکش را روی چشمانش جابجا کردوبایه لبخندِغم‌انگیز گوشه لب...

برای بازیگران و هنرمندان تئاتر واقعا یک روز کم است و هر روز ...

اونقدر آدما قبل من و تو غصه خوردن، لب پنجره سیگار کشید...

﴿ برده ﴾۳۳ part پسرک مو بلند نجوا کرد : آره همین جا بود پیش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط