عذر میخوام دیر شد
عذر میخوام دیر شد
❣️(:زیبای خفته:)❣️
P2
مامان ته بلند شد و رفت تو حیاط و دید لیا و تهیونگ دارن همو میبوسن(داداشا لیا دختر پسر خاله مامان ا.ته)
●تهیونگ 😡😡
_عا مامانم راستش
●هر دوتون گمشین برین پیش ا.ت زود
_مامان من حوصله اون سلیطه رو ندارم
●خفه شو زود برو پیشش
÷_بریم
(بچه ها چون ا.ت و خانوادش ثروتمندن قصر دارن دیگه و اتاق ا.ت از حیاط پله داره تا اتاقش و اتاقش طبقه اخره یعنی سومه)
÷بیا اینجا پله هست
_باشه
رفتم در رو باز کردیم ک
+جیغغغغغغغغغ شما اینجا چه گوهی میخورین گمشین بیرونننننن(ا.ت لخت بود داشت برای بیرون رفتن اماده میشد)
÷بیا بریم این روانیو تنها بزار
_بدو
+احمقای اشغال🥲
یه لباس گنگ پوشیدم و رفتم پایین تازه ارایش هم کردم
من موندم تهیونگ ک دخترای ساده دوست داره لیا ک همیشه خدا پرو پاچش بیرونه همیشه هم ۳ کیلو میماله به خودش چجوری عاشق شده
هدفونمو و چاقومو جا گذاشتم رفتم تو اتاقم بردارم ک دیدم اون دوتا اشغال اونجان
+هوششش پخه کی بهتون اجازه داد بیایین تو اتاق من ها؟؟؟
÷ا.ت چرا اینقدر عصبی ای منو ته ته همو دوست داریم خب
+مشکلی با این قضیه ندارم
_معلومه
+من چون میدونم با چه جننده ای رفتی رو رابطه نگرانتم احمق
رفتم سمت هدفونم چاقوم هم کنارش بود هدفونمو انداختم دور گردنم چاقومو گذاشتم تو جیبم
_تو با خودت چاقو میبری؟
+شماها ک هنوز اینجایین(بلند گفت)
گمشین برین دیگهههههه
÷باشه بابا سگ حار
÷خودتی حرومزاده گمشو بیرون (موهای لیا رو گرفت و دری ک به حیاط راه داشت رو باز کرد و لیا رو پرت کرد رو راپله ها ک لیا کمرش به چخ رفت)
÷ایییی ته تههه
_عشقم حالت خوبه
÷ایییی نهههه
+ تو هم گمشو بیرون (تهیونگو حل داد)
دری ک به حیاط راه داشتو قفل کرد و از اتاق رفت بیرون و اون در هم قفل کرد
○ا.ت دخترم کجا میری ؟؟
+مامان حوصلم سر رفته دارم میرم یکم بگردم تو پارک
●ا.ت یلحضه تو حیاط واستا باهات کار دارم
+چشم
+جانم خاله
●متاسفم بابت رفتارای تهیونگ میدونم تو خیرو صلاحشو میخوای
+خاله مشکلی نیست من دیگه میرم
_کجا میری ا.ت
+یجا ک دور از یه کاپل عاشقانه باشم
_گمشو
●تهیونگگگگگگگ😡😡😡
_باش خو برو
+خدافظ خاله
رفتم تو پارک هدفون گذاشتم و ..
اهنگای غمگین پشت سر هم پلی میشد..که
تا دا ایا خوشتون اومد؟؟امیدوارم بیاد و اره دیگ همین دوستون دارم فعلا😚😚
شرط ۱۰ لایک یه فالور
#تهیونگ#وانشات#فیک#بیتیاس#بی_تی_اس#fggh
❣️(:زیبای خفته:)❣️
P2
مامان ته بلند شد و رفت تو حیاط و دید لیا و تهیونگ دارن همو میبوسن(داداشا لیا دختر پسر خاله مامان ا.ته)
●تهیونگ 😡😡
_عا مامانم راستش
●هر دوتون گمشین برین پیش ا.ت زود
_مامان من حوصله اون سلیطه رو ندارم
●خفه شو زود برو پیشش
÷_بریم
(بچه ها چون ا.ت و خانوادش ثروتمندن قصر دارن دیگه و اتاق ا.ت از حیاط پله داره تا اتاقش و اتاقش طبقه اخره یعنی سومه)
÷بیا اینجا پله هست
_باشه
رفتم در رو باز کردیم ک
+جیغغغغغغغغغ شما اینجا چه گوهی میخورین گمشین بیرونننننن(ا.ت لخت بود داشت برای بیرون رفتن اماده میشد)
÷بیا بریم این روانیو تنها بزار
_بدو
+احمقای اشغال🥲
یه لباس گنگ پوشیدم و رفتم پایین تازه ارایش هم کردم
من موندم تهیونگ ک دخترای ساده دوست داره لیا ک همیشه خدا پرو پاچش بیرونه همیشه هم ۳ کیلو میماله به خودش چجوری عاشق شده
هدفونمو و چاقومو جا گذاشتم رفتم تو اتاقم بردارم ک دیدم اون دوتا اشغال اونجان
+هوششش پخه کی بهتون اجازه داد بیایین تو اتاق من ها؟؟؟
÷ا.ت چرا اینقدر عصبی ای منو ته ته همو دوست داریم خب
+مشکلی با این قضیه ندارم
_معلومه
+من چون میدونم با چه جننده ای رفتی رو رابطه نگرانتم احمق
رفتم سمت هدفونم چاقوم هم کنارش بود هدفونمو انداختم دور گردنم چاقومو گذاشتم تو جیبم
_تو با خودت چاقو میبری؟
+شماها ک هنوز اینجایین(بلند گفت)
گمشین برین دیگهههههه
÷باشه بابا سگ حار
÷خودتی حرومزاده گمشو بیرون (موهای لیا رو گرفت و دری ک به حیاط راه داشت رو باز کرد و لیا رو پرت کرد رو راپله ها ک لیا کمرش به چخ رفت)
÷ایییی ته تههه
_عشقم حالت خوبه
÷ایییی نهههه
+ تو هم گمشو بیرون (تهیونگو حل داد)
دری ک به حیاط راه داشتو قفل کرد و از اتاق رفت بیرون و اون در هم قفل کرد
○ا.ت دخترم کجا میری ؟؟
+مامان حوصلم سر رفته دارم میرم یکم بگردم تو پارک
●ا.ت یلحضه تو حیاط واستا باهات کار دارم
+چشم
+جانم خاله
●متاسفم بابت رفتارای تهیونگ میدونم تو خیرو صلاحشو میخوای
+خاله مشکلی نیست من دیگه میرم
_کجا میری ا.ت
+یجا ک دور از یه کاپل عاشقانه باشم
_گمشو
●تهیونگگگگگگگ😡😡😡
_باش خو برو
+خدافظ خاله
رفتم تو پارک هدفون گذاشتم و ..
اهنگای غمگین پشت سر هم پلی میشد..که
تا دا ایا خوشتون اومد؟؟امیدوارم بیاد و اره دیگ همین دوستون دارم فعلا😚😚
شرط ۱۰ لایک یه فالور
#تهیونگ#وانشات#فیک#بیتیاس#بی_تی_اس#fggh
۱.۵k
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.