دلشوره می گیرم خدایی ماه تا این حد

دلشوره می گیرم خدایی ماه تا این حد؟!
شیرین ادا و دلبر و دلخاه تا این حد؟!

گفتند زنها منکر زیبایی ات هستند
اما نمی گفتند با اکراه تا این حد

قدیسه ی مرمرتراش معبد جادو!
نام تو ورد هر شب ارواح تا این حد؟

حتا خدا را عاشق خود کرده ای مریم!
دل بردن آنهم در پرستشگاه تا این حد؟!

از چشم زخم آنهمه آیینه می ترسم
با رشک می پرسند از هم ماه تا این حد؟

هر یک دقیقه میدهد صد سال بر بادم
درد ندیدن های تو جان/کاه تا این حد؟

در خاب بوسیدم تو را، خندیدی و رفتی
آخر جواب عاشقت کوتاه تا این حد؟!

خاندم غزل از درد دوری، باز دفتر سوخت
آتش گرفتن آنهم از یک آه تا این حد؟؟!




#شهراد_میدری
دیدگاه ها (۸)

تمام شب انتظار کشیده امتمامِ این شب‌ها منتظر بوده امتا بیایی...

چگونه دوستت نداشته باشم ؟!جمله ای که از آنِ توست ...همیشه بر...

نامتموریانه ای تنهاستافتاده به جان مغزمتا چند وقت دیگرچیزی ب...

امشب دلم هوای صدایت کرده استحسابش از دستم در رفته است چند وق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط