عاشقانه غزل
آزرده خـاطـرم دل من تنـگ گفـتگوست
گفتی سکوت کن، بنشین رازها مگوست
گفتی سکوت کن،بنشین،هر سخن نگو
حرمـت نـگاه دار که مـبنای آبـروست
بـاشـد قـبول لال شوم تا ابـد ولـی
هر نـا نگفته ای بخدا بغض در گلوست
تنها میـان خلـوت خود حرف میزنم
این شد تمام حسرت و اظهار آرزوست
هی پرسه می زنم، پی تدبـیر دیـگرم
درماندگی نـتیجه ی یک عـمر جستـجوست...
#زینب_کرمی_یگانه
#شعر #شاعرانه #سکوت #تنهایی #عاشق
گفتی سکوت کن، بنشین رازها مگوست
گفتی سکوت کن،بنشین،هر سخن نگو
حرمـت نـگاه دار که مـبنای آبـروست
بـاشـد قـبول لال شوم تا ابـد ولـی
هر نـا نگفته ای بخدا بغض در گلوست
تنها میـان خلـوت خود حرف میزنم
این شد تمام حسرت و اظهار آرزوست
هی پرسه می زنم، پی تدبـیر دیـگرم
درماندگی نـتیجه ی یک عـمر جستـجوست...
#زینب_کرمی_یگانه
#شعر #شاعرانه #سکوت #تنهایی #عاشق
۱.۷k
۲۶ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.