تفسیر آیه
#تفسیر_آیه
در یکی از شهرهای شام که حدود هفتاد هزار خانوار جمعیّت داشت، بیماری طاعون پیدا شد و با سرعتی عجیب مردم را یکی پس از دیگری از بین میبرد.
در این میان عدهای از مردم که توانایی و امکانات کوچ داشتند، به امید اینکه از مرگ نجات پیدا کنند از شهر خارج شدند، پروردگار، آنها را در همان بیابان به همان بیماری نابود ساخت.
به گفتۀ صاحب تفسیر تبیان (ج ۲، ص ۲۸۲) تعدادشان از ده هزار بیشتر بوده است، زیرا عرب به بیش از ده هزار «الوف» و به کمتر از آن «آلاف» میگوید.
از برخی روایات استفاده میشود که اصل بیماری مزبور در آن شهر، به عنوان مجازات بود؛ زیرا وقتی رهبر و پیشوای آنان از آنها خواست که خود را برای مبارزه و جهاد آماده کرده و از شهر خارج شوند، آنها به بهانۀ اینکه در منطقۀ جنگی مرض طاعون شایع است، از رفتن به میدان جنگ خودداری کردند و خداوند آنها را به همان چیزی که بهانۀ فرار از جنگ قرار داده بودند، مبتلا ساخت.
در برخی تفاسیر و روایات «کافی، ج ۸، ص ۱۹۸» آمده است: وقتی حِزقیل نبی، یکی از پیامبران بنیاسرائیل، از آنجا عبور میکرد از خداوند درخواست کرد که آنها را زنده کند.
خداوند دعای او را اجابت کرد و آنها را مجدّداً زنده نمود و به زندگی باز گشتند.
البته این الطاف الهی، هشدار و درس عبرتی برای آیندگان تاریخ است که انسان بفهمد و شکرگزار خداوند باشد.
صاحب تفسیر المنار، مرگ و حیات در آیه را به شکلی سمبولیک معنا کرده و آن را کنایه از به دست آوردن استقلال و از دست دادن آن دانسته است.
در آیه اگر میفرمود: «أَکْثَرَهُمْ لا یَشْکُرُونَ» معنا این بود که اکثر آن مردم اهل شکر نبودند؛ ولی قرآن سیمای اکثر مردم در تمام اعصار را بیان میکند، نه گروهی خاصّ را. «أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ»
شیعه، به رجعت و زنده شدن گروهی از افراد قبل از قیامت، اعتقاد دارد و علاوهبر صدها حدیث، از آیاتی همچون این آیه، امکان وقوع آن را استفاده میکند.
۱. به تاریخ بنگریم و از آن درس بگیریم. «أَ لَمْ تَرَ»
۲. در بیان تاریخ، آنچه مهم است عوامل عزّت و سقوط است؛ نه نام افراد و قبایل و مناطق. «الَّذِینَ خَرَجُوامِنْ دِیارِهِمْ»
۳. آنجا که اراده خداوند باشد، فرار کارساز نیست. «فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا»
۴. خداوند در همین دنیا بارها مردگان را زنده کرده است. «ثُمَّ أَحْیاهُمْ»
۵. فراز و نشیبها، مرگ و میرها، زاد و ولدها و زندهشدنهای مجدّد، همه نمونههایی از الطاف و فضل الهی است. «إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ»
#تفسیر_نور_محسن_قرائتی
#قران_كريم
#تنها_خداست_که_می ماند
#تنها_خداست_که_می داند
#جهان _جز_خدا_هیچ_چیز_نیست
#بنام_خدا
#الله
#Only_God_remains
#Only_God_knows
در یکی از شهرهای شام که حدود هفتاد هزار خانوار جمعیّت داشت، بیماری طاعون پیدا شد و با سرعتی عجیب مردم را یکی پس از دیگری از بین میبرد.
در این میان عدهای از مردم که توانایی و امکانات کوچ داشتند، به امید اینکه از مرگ نجات پیدا کنند از شهر خارج شدند، پروردگار، آنها را در همان بیابان به همان بیماری نابود ساخت.
به گفتۀ صاحب تفسیر تبیان (ج ۲، ص ۲۸۲) تعدادشان از ده هزار بیشتر بوده است، زیرا عرب به بیش از ده هزار «الوف» و به کمتر از آن «آلاف» میگوید.
از برخی روایات استفاده میشود که اصل بیماری مزبور در آن شهر، به عنوان مجازات بود؛ زیرا وقتی رهبر و پیشوای آنان از آنها خواست که خود را برای مبارزه و جهاد آماده کرده و از شهر خارج شوند، آنها به بهانۀ اینکه در منطقۀ جنگی مرض طاعون شایع است، از رفتن به میدان جنگ خودداری کردند و خداوند آنها را به همان چیزی که بهانۀ فرار از جنگ قرار داده بودند، مبتلا ساخت.
در برخی تفاسیر و روایات «کافی، ج ۸، ص ۱۹۸» آمده است: وقتی حِزقیل نبی، یکی از پیامبران بنیاسرائیل، از آنجا عبور میکرد از خداوند درخواست کرد که آنها را زنده کند.
خداوند دعای او را اجابت کرد و آنها را مجدّداً زنده نمود و به زندگی باز گشتند.
البته این الطاف الهی، هشدار و درس عبرتی برای آیندگان تاریخ است که انسان بفهمد و شکرگزار خداوند باشد.
صاحب تفسیر المنار، مرگ و حیات در آیه را به شکلی سمبولیک معنا کرده و آن را کنایه از به دست آوردن استقلال و از دست دادن آن دانسته است.
در آیه اگر میفرمود: «أَکْثَرَهُمْ لا یَشْکُرُونَ» معنا این بود که اکثر آن مردم اهل شکر نبودند؛ ولی قرآن سیمای اکثر مردم در تمام اعصار را بیان میکند، نه گروهی خاصّ را. «أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ»
شیعه، به رجعت و زنده شدن گروهی از افراد قبل از قیامت، اعتقاد دارد و علاوهبر صدها حدیث، از آیاتی همچون این آیه، امکان وقوع آن را استفاده میکند.
۱. به تاریخ بنگریم و از آن درس بگیریم. «أَ لَمْ تَرَ»
۲. در بیان تاریخ، آنچه مهم است عوامل عزّت و سقوط است؛ نه نام افراد و قبایل و مناطق. «الَّذِینَ خَرَجُوامِنْ دِیارِهِمْ»
۳. آنجا که اراده خداوند باشد، فرار کارساز نیست. «فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا»
۴. خداوند در همین دنیا بارها مردگان را زنده کرده است. «ثُمَّ أَحْیاهُمْ»
۵. فراز و نشیبها، مرگ و میرها، زاد و ولدها و زندهشدنهای مجدّد، همه نمونههایی از الطاف و فضل الهی است. «إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ»
#تفسیر_نور_محسن_قرائتی
#قران_كريم
#تنها_خداست_که_می ماند
#تنها_خداست_که_می داند
#جهان _جز_خدا_هیچ_چیز_نیست
#بنام_خدا
#الله
#Only_God_remains
#Only_God_knows
۳۶۸
۰۳ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.