رمان منشوری از فاطمه عیسی زاده(مهتا)
🌼بسم الله الرحمن الرحیم🌼
🌼نام نویسنده: فاطمه عیسی زاده (مهتا)
🌼ژانر: عاشقانه، طنز، اجتماعی
🌼خلاصه:
چه کسی می داند، شاید الان خواب هستیم و زندگی واقعی؛ همان است که ما خیال می کنیم درخواب می بینیم. شاید ثانیه ای قبل مرده ایم و هنوز نمی دانیم، همه چیز شدنی است؛ حتی احتمال تراوش من در جسم دیگری، همان قدر ممکن که خود را در آینه دیده ای. شاید منه آن سوی آینه واقعی تر از منی است که چشم هایش عکس خود را در آینه رصد می کند. چه اهمیتی دارد؛ گذشته درگذشته و من نیز هم...
به راستی من، منم یا عکس در آینه؟ چه کسی تعیین می کند؛ وقتی من در گرد زندگی نرم شده ام و عکس در آینه همچنان با شوق بر جثه از غلیان افتاده من نظر می کند. همان بهتر که عکس ها زنده و لبخندها در جریان باشند؛ اینجا همه چیز خاکستری است، رویاها تار بسته اند و من واقعی ام را فراموش کرده ام. می خواهم در دنیای به خواب رفته ها رنگین زندگی کنم!
#رمان_عاشقانه #رمان_طنز
🌼نام نویسنده: فاطمه عیسی زاده (مهتا)
🌼ژانر: عاشقانه، طنز، اجتماعی
🌼خلاصه:
چه کسی می داند، شاید الان خواب هستیم و زندگی واقعی؛ همان است که ما خیال می کنیم درخواب می بینیم. شاید ثانیه ای قبل مرده ایم و هنوز نمی دانیم، همه چیز شدنی است؛ حتی احتمال تراوش من در جسم دیگری، همان قدر ممکن که خود را در آینه دیده ای. شاید منه آن سوی آینه واقعی تر از منی است که چشم هایش عکس خود را در آینه رصد می کند. چه اهمیتی دارد؛ گذشته درگذشته و من نیز هم...
به راستی من، منم یا عکس در آینه؟ چه کسی تعیین می کند؛ وقتی من در گرد زندگی نرم شده ام و عکس در آینه همچنان با شوق بر جثه از غلیان افتاده من نظر می کند. همان بهتر که عکس ها زنده و لبخندها در جریان باشند؛ اینجا همه چیز خاکستری است، رویاها تار بسته اند و من واقعی ام را فراموش کرده ام. می خواهم در دنیای به خواب رفته ها رنگین زندگی کنم!
#رمان_عاشقانه #رمان_طنز
۵.۰k
۱۴ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.