رمان پارت اسمشو بگید
رمان پارت 4 اسمشو بگید
من:.... 😒
به خودم گفتم:شاید اگه همه کار هاش رو باهم تلافی کنم درست بشه
روز بعد
مدرسه
دختره: چرا دیگه انقدر بیخیالی؟ 😏
من با مشت زدم تو چشمش
ولی اشتباهی زدم
چشماش پر خون شد
مدیر:کار کی بوده؟
دختره گفت این 👈
مدیر گفت خودت پول بیمارستانش رو پرداخت میکنی😡😠
من : اگر نکنم چی؟ 😒😏
مدیر خودت میدونی چی میشه😤
من: چی میشه😶🤪😏
مدیر :😤😠😡
من:حرس نخور کو.... 😏🙁
مدیر نزاشت بگم و زد تو صورتم🙁
من:😑وای ترسیدم🤪
مدیر :😡🤬💢
من:😑به ***😑😒
روز بعد
مامانم:چرا زدی تو چشم همکلاسیت ها😠؟میخای منم همینکارو کنم؟ 😠
من:دلم خواست😒
مامانم:چرا انقدر پرو شدی؟ 😠
من:نمیدونم😒
مامانم:سعی کن دیگه مهربون تر شی😒
من:اگر مهربون شم.... 😞اونا.... اونا.... 😞😒
مامانم:اونا...؟ 🤨
من :هیچی ولش کن😒😞
رفتم تو اتاقم
من داد زدم:چرا زندمممممم فقط دارم به ادما اسیب میزنم چرا نمیمیرمممم😠😢😔😠😒
مامانم :چرا داد میزنی😥😨
من:😭
یکی زنگ درو میزنه
مامانم میره درو باز میکنه
من:کی بود مامان؟ 😔😐🥱
سکوت....
بعد بازم صدای مترو میشنوم
میرم در اتاقمو باز کنم ببینم کی بوده که میفهمم در قفله
یکم میترسم
بعد صدای چندش اوری میاد
خون از زیر در اتاقم میاد تو
دیگه خیلی میترسم
من:مامان.... 😨😰مامان.... 😰
تمام
خوب نشده فکر کنم😢🥺
من:.... 😒
به خودم گفتم:شاید اگه همه کار هاش رو باهم تلافی کنم درست بشه
روز بعد
مدرسه
دختره: چرا دیگه انقدر بیخیالی؟ 😏
من با مشت زدم تو چشمش
ولی اشتباهی زدم
چشماش پر خون شد
مدیر:کار کی بوده؟
دختره گفت این 👈
مدیر گفت خودت پول بیمارستانش رو پرداخت میکنی😡😠
من : اگر نکنم چی؟ 😒😏
مدیر خودت میدونی چی میشه😤
من: چی میشه😶🤪😏
مدیر :😤😠😡
من:حرس نخور کو.... 😏🙁
مدیر نزاشت بگم و زد تو صورتم🙁
من:😑وای ترسیدم🤪
مدیر :😡🤬💢
من:😑به ***😑😒
روز بعد
مامانم:چرا زدی تو چشم همکلاسیت ها😠؟میخای منم همینکارو کنم؟ 😠
من:دلم خواست😒
مامانم:چرا انقدر پرو شدی؟ 😠
من:نمیدونم😒
مامانم:سعی کن دیگه مهربون تر شی😒
من:اگر مهربون شم.... 😞اونا.... اونا.... 😞😒
مامانم:اونا...؟ 🤨
من :هیچی ولش کن😒😞
رفتم تو اتاقم
من داد زدم:چرا زندمممممم فقط دارم به ادما اسیب میزنم چرا نمیمیرمممم😠😢😔😠😒
مامانم :چرا داد میزنی😥😨
من:😭
یکی زنگ درو میزنه
مامانم میره درو باز میکنه
من:کی بود مامان؟ 😔😐🥱
سکوت....
بعد بازم صدای مترو میشنوم
میرم در اتاقمو باز کنم ببینم کی بوده که میفهمم در قفله
یکم میترسم
بعد صدای چندش اوری میاد
خون از زیر در اتاقم میاد تو
دیگه خیلی میترسم
من:مامان.... 😨😰مامان.... 😰
تمام
خوب نشده فکر کنم😢🥺
- ۱.۴k
- ۲۲ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط