بدبوی

#بد_بوی
#پارت_۳۹

#لنا
خسته رو تختم لش میشم تازه از حموم اومدم و حسابی دلم یه خواب طولانی میخواد که یکی عین کرمو ها تق تق در میزنه
بلند داد میزنم

_ای ریدم دهنت

در رو باز میکنم میبینم کریسه

_چیه کریس

_میخوایم بریم بیرون ناهار بخوریم پاشو حاضر شو

_ای بابا خواستم بخوابم ها‌

_با شکم گرسنه نمیشه خوابید که

_باشه الان حاضر میشم

_افرین دخملم

خواستم در رو ببندم که با این حرفش سریع در رو باز کردم چشمام شد چهار تا

_ببخشید چی گفتی؟

_وای عذر میخوام حواسم نبود

_نه نه اتفاقا چیزه یعنی چیز

وای من تا حالا خجالت نکشیده بودم چم شده یهو

_چیزه خوبه یعنی خوشم اومد

خجالت تو زندگی من جایی نداره

_جدی پس از این به بعد

_اره بهم بگو

_باشه پس من میرم حاضر میشم وقتی توام حاضر شدی بیا پایین

_اوکی

وقتی رفت در رو پشت سرش بستم و رفتم جلو اینه که حاضر بشم خیر سرم ولی با صحنه ای که دیدم برگام ریخت

تمام صورتم قرمز شده بود بیشتر هم گونه هام

وای ننم این دیگه چه کوفتیه

یعنی با همین قیافه گلگون کریس من رو دید؟

چرا گر گرفتم من؟

اه بسه دختر به خودت بیا

میرم در کمد رو باز میکنم و یه مانتو کوتاه مشکی با شلوار تمام گشاد بگ سفید برمیدارم و با یه شال سفید و کفش اسپرت مشکی ست میکنم و میپشوم بعد یه ارایش مشکی و سفید هم میکنم و به به که چه دافی شدم

حاضر شدم بالاخره

بعد از پله ها میرم پایین

که میبینم کریس پایین با یه تیشرت سفید و شلوار مشکی منتظرمه

اوه اینم که سفید مشکی پوشیده

وقتی من رو میبینه دهنش باز میمونه و بهم خیره میشه

_توام

_اره منم تیپ سفید مشکی زدم

_کریس یا تو برو عوضش کن یا من میرم عوض میکنم

_نه هیچ کدوم عوض نمیکنیم

_چرا

_چون همینجوری خوبه

_اوکی

_اوم

_ام

_هوم

پارت بعد رو بعدا میزارم پارت بعدیش هم بعدا میزارم
دیدگاه ها (۰)

#بد_بوی#پارت_۴۰#الینا قرار شده بریم بیرون کنار ساحل برای همی...

#بد_بوی #پارت_۴۱#الینا وقتی می‌رسیم به ساحل حسابی سر کیفم حس...

دوستان حالم خوب نیست فردا واستون سه تا پارت طولانی میزارم شر...

#بد_بوی#پارت_۳۸#جیمسون_شما دارید چه زری میزنید؟؟؟_جیمسون موا...

#بد_بوی#پارت_۳۱#کریستین_نه نداریم حرفی میزنی پاش وایستا_یعنی...

#بد_بوی#پارت_۳۶#الینا وقتی می‌رسیم میبنیم یه ویلا قرار بود ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط