کمی آهسته تر دنیا

کمی آهسته تر دنیا ،
به شلاق تو در بندم....
دگر هرگز به روی تو،
دمی حتی نمی خندم ....
به حدم میزنی ،
اما به جرمی که نمیدانم ...
به حکم تلخ تقدیرت ،
گرفتار شب تارم....
ببار باران ز ابر چشم
که این دریای بی زورق
به مشت موج میکوبد به روی ساحل غیرت
چه خالی گشتم از بودن
در این دنیای پوشالی
منم زندانی و انگار تو زندانبان پنهانی...
دیدگاه ها (۴)

آسمان غصه نخور! اشک نریز! شانه ام مرهم توستآسمان گریه نکن! د...

چه کنم با دل خود؛با تو بمانم یا نه..؟با صدای غزلم از تو بخوا...

جانِ من مالِ تو باشد، هرچه غم داری بدهرویِ کاغذ ثبت کن هر چی...

.صبح آمددفتراین زندگی رابازکن,زیستن راباسلام تازه ای آغازکن,...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط