من همان شاعر مستم که شبی باخت تورا

من همان شاعرِ مَستم که شبی باخت تورا
با دِلی غمـزَده یک جُرعه غزل ساخت تورا


تا تو نوشَش بُڪ‍ُنی وقتِ خداحـافظ شــد
هِق هقَم وای ...‌ غریبانه چه بنواخت تورا

#حسین_منزوی
دیدگاه ها (۱)

کاش آن شب را نمی آمد سحرکاش گم در راه پیک بد خبرای عجب کان ش...

چون قناری های آزاد از قفس...پهنه ی پرواز می خواهد دلم!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط