لحظهعاشقی

#لحظه_عاشقی
پارت۵۴
اسیه:که یهو..
از هوش رفتم........

سوسن:داشتم میرفتم پیش اسیه که دیدم اسیه روی زمین‌افتاده سریع رفتم پیشش سرش زربع دیده بود خون میومد بلند داد زدم دوروک کمک کنید کمک...
که یهو ایبیکه رو دیدم داد زدم ایبیکههههه ایبیکهههه
ایبیکه تا منو اسیه رو دید سریع اومد
ایبیک؛اسیهه اسیهه
سوسن:ایبیکه تو همینجا باش من به دوروک و بچه ها خبر میدم
سوسن:سریع سریع رفتم دنبال دوروک میگشتم ولی انگار آب شده بود رفته بود زیر زمین دوروک رو پیدا کردم
سوسن:دوروک دوروک
دوروک:چیشده سوسی؟
سوسن:دوروک اسیه رو دیدم بی هوش بود افتاده بود از سرش خون میرفت باید اجل بریم دکتر
دوروک: باشه باشه بریم فقط بریم


ادامه دارع
دیدگاه ها (۵)

فداتون شممممم🤍😭💕

ایلولم💍#ایلول_کاندمیر#ایلول#کاندمیر #یاسمین_ییلماز#یاسمین #ی...

یازگیم🍉🍻💜#سوبورجو_یازگی_جوشکون #سوبورجو #یازگی#جوش. #کون#اسی...

🎀🤣

#مافیای_من #P6من میرم زنگ بزنم به دکتر کیم که بیادسریع رفتم ...

پارت ۷رفتیم توی پاساژ که جینی گفتجینی: بچه یه لحظه وایسید من...

#مافیای_من #P4لینو:کار داشتم پس زودتر بیدار شدم ‍و رفتم دنبا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط