خسته ام امشب
خسته ام امشب
خسته تر از هر شب دیگری،
نیستی و من با نبودنت خسته تر می شوم، نیستی و نبودنت نبودنی ترین چیزهاست، نبودنت را صرف کردم...
نبودی نبودی نبودی
نبودنت را زمان دادم
روز شد سال...
هفته شد سال...
ماه شد سال...
نبودنت را رنگ دادم...
اتاقم بی رنگ شد...
زمینم بی رنگ شد...
آسمانم بی رنگ ماند...
نبودنت درد شد و درد،
درمان شد و درد ماند،
نبودنت هنوز هست،
جایی پشت ذهنِ خسته ای که مینویسد از رنگِ زننده ی جای خالیت...
نیستی و نداشتنت چقدر زیاد است، چقدر تنگدست می کند مرا این نداشتنت، همه ثروت های جهان هم از پس نداشتنت بر نمی آیند، خسته ام و خستگی ام از هیچ نیست مگر از نبودنت، از نداشتنت، ازین سکوت بی معنا
جای خالیت با هیچ پر نمی شود، نیستی و همیشه جای بودنت خالی است.......
همیشه....
خسته تر از هر شب دیگری،
نیستی و من با نبودنت خسته تر می شوم، نیستی و نبودنت نبودنی ترین چیزهاست، نبودنت را صرف کردم...
نبودی نبودی نبودی
نبودنت را زمان دادم
روز شد سال...
هفته شد سال...
ماه شد سال...
نبودنت را رنگ دادم...
اتاقم بی رنگ شد...
زمینم بی رنگ شد...
آسمانم بی رنگ ماند...
نبودنت درد شد و درد،
درمان شد و درد ماند،
نبودنت هنوز هست،
جایی پشت ذهنِ خسته ای که مینویسد از رنگِ زننده ی جای خالیت...
نیستی و نداشتنت چقدر زیاد است، چقدر تنگدست می کند مرا این نداشتنت، همه ثروت های جهان هم از پس نداشتنت بر نمی آیند، خسته ام و خستگی ام از هیچ نیست مگر از نبودنت، از نداشتنت، ازین سکوت بی معنا
جای خالیت با هیچ پر نمی شود، نیستی و همیشه جای بودنت خالی است.......
همیشه....
۷.۶k
۱۳ آبان ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.