Just one more time
Just one more time
Part:5
جین:این میشه
جین ویو
دیدم سوئیچ ماشینش تو جیبش و به راحتی میشه برداشت . یه فکر شیطانی به فکرم رسید کیفش رو از دستش کشیدم و پرتش کردم اونطرف متمعنن هرچی توش بود به باد رفت .
وقتی کیفش رو پرت کردم برگشت که بره سوئیچ از تو جیبش افتاد دوید رفت کیف رو بیاره من هم سوئیچ ماشین رو برداشتم و با دو رفتم سمت ماشین و سوار شدم یه بوغ براش زدم که وقتی منو تو ماشین خودش دید چشاش ۴ تا شد خنده ای کردم و به سمت خونه حرکت کردم .
ویو ا.ت
کیفم رو پرت کرد رفتم برش دارم که تا اومدم دیدم سوار ماشینم شده تعجب کردم تا به خودم اومدم دیدم رفته .فوشی نثارش کردم و به کیف پاره شدم نگاهی کردم اومدم گوشیم رو درارم زنگ بزنم یکی که بیاد کمکم که دیدم گوشیم شکسته .از شدت خشم و نارحتی جیغی زدم که گفتم الان کوه میریزه رو سرم و منتظر موندم یکی بیاد اما انگار نه انگار .
۴ساعت بعد
شاید کسی باورش نشه اما من نصف راه رو پیاده تاخونه اومدم هیچ خری منو سوار نکرد بیاره حتی تو خیابون های اصلی شهر . البته یه خانم پیری بالاخره اومد سوارم کرد رسوندم من اگه اون میمون درختی رو گیر بیارم می کشمش
ایش ولش بگیر بخواب ا.ت فردا باید بری باز سر کار
صبح با صدای گنجشک ها بیدار شدم
ا.ت :ساعت چنده؟
تا اینو گفتم نگاهی به ساعت کردم ساعت ۱۰ صبح بود و من تا الان باید تو رستوران باشم زود پاشدم اول فوشی به جین دادم که بخاطرش گوشیم شکست و دیرم شده و ماشین ندارم .(چون با آلارم گوشیم بیدار می شم .)
سریع کار هام رو کردم آماده شدم و رفتم سمت موتور .سوار شدم و کلاه کاسکت رو گذاشتم و با بالا ترین سرعت رفتم سمت رستوران .
و راه ۲ ساعتو رو تو ۱ ساعت تی کردم .
جین ویو
پشت پنجره منتظر بودم تا ا.ت بیاد که دیدم از اون دور دختری سوار بر موتور داره میاد دقت کردم دیدم ا.ت سریع رفتم پایین
ا.ت ویو
موتور رو پارک کردم که دیدم جین اومده
جین:فکر نمیکردم یه خر انقدر باحال باشه
ا.ت:بین هرچی باشه خر خیلی از میمون ها عاقل تره .
جین:ماشینت خیلی باحاله ها دیگه بهت نمی دم
ا.ت:جرئت داری نده تازه گو شیم هم به باد دادی میمون درختی حالا هم ولم کن دیرم شده یونو؟
جین:بیا بابا سوئیچ ماشینت
ا.ت:خوبه مثل سگ ازم می ترسی
می دونم غلط املایی زیاد داشتم شرمنده🌚💜✨️🪐
شرط آپ پارت بعدی
لایک :۶
کامنت:۲
Part:5
جین:این میشه
جین ویو
دیدم سوئیچ ماشینش تو جیبش و به راحتی میشه برداشت . یه فکر شیطانی به فکرم رسید کیفش رو از دستش کشیدم و پرتش کردم اونطرف متمعنن هرچی توش بود به باد رفت .
وقتی کیفش رو پرت کردم برگشت که بره سوئیچ از تو جیبش افتاد دوید رفت کیف رو بیاره من هم سوئیچ ماشین رو برداشتم و با دو رفتم سمت ماشین و سوار شدم یه بوغ براش زدم که وقتی منو تو ماشین خودش دید چشاش ۴ تا شد خنده ای کردم و به سمت خونه حرکت کردم .
ویو ا.ت
کیفم رو پرت کرد رفتم برش دارم که تا اومدم دیدم سوار ماشینم شده تعجب کردم تا به خودم اومدم دیدم رفته .فوشی نثارش کردم و به کیف پاره شدم نگاهی کردم اومدم گوشیم رو درارم زنگ بزنم یکی که بیاد کمکم که دیدم گوشیم شکسته .از شدت خشم و نارحتی جیغی زدم که گفتم الان کوه میریزه رو سرم و منتظر موندم یکی بیاد اما انگار نه انگار .
۴ساعت بعد
شاید کسی باورش نشه اما من نصف راه رو پیاده تاخونه اومدم هیچ خری منو سوار نکرد بیاره حتی تو خیابون های اصلی شهر . البته یه خانم پیری بالاخره اومد سوارم کرد رسوندم من اگه اون میمون درختی رو گیر بیارم می کشمش
ایش ولش بگیر بخواب ا.ت فردا باید بری باز سر کار
صبح با صدای گنجشک ها بیدار شدم
ا.ت :ساعت چنده؟
تا اینو گفتم نگاهی به ساعت کردم ساعت ۱۰ صبح بود و من تا الان باید تو رستوران باشم زود پاشدم اول فوشی به جین دادم که بخاطرش گوشیم شکست و دیرم شده و ماشین ندارم .(چون با آلارم گوشیم بیدار می شم .)
سریع کار هام رو کردم آماده شدم و رفتم سمت موتور .سوار شدم و کلاه کاسکت رو گذاشتم و با بالا ترین سرعت رفتم سمت رستوران .
و راه ۲ ساعتو رو تو ۱ ساعت تی کردم .
جین ویو
پشت پنجره منتظر بودم تا ا.ت بیاد که دیدم از اون دور دختری سوار بر موتور داره میاد دقت کردم دیدم ا.ت سریع رفتم پایین
ا.ت ویو
موتور رو پارک کردم که دیدم جین اومده
جین:فکر نمیکردم یه خر انقدر باحال باشه
ا.ت:بین هرچی باشه خر خیلی از میمون ها عاقل تره .
جین:ماشینت خیلی باحاله ها دیگه بهت نمی دم
ا.ت:جرئت داری نده تازه گو شیم هم به باد دادی میمون درختی حالا هم ولم کن دیرم شده یونو؟
جین:بیا بابا سوئیچ ماشینت
ا.ت:خوبه مثل سگ ازم می ترسی
می دونم غلط املایی زیاد داشتم شرمنده🌚💜✨️🪐
شرط آپ پارت بعدی
لایک :۶
کامنت:۲
۱۰.۱k
۰۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.