دختر زیبایی نیستم موهایی دارم سیاه که فقط تا زیر گردنم

دختر زیبایی نیستم , موهایی دارم سیاه که فقط تا زیر گردنم می آِید و نه شب را به یادت می آورد و نه ابریشم و نه حتی سکوت شاعرانه . نه حتی خیال یک خواب ارام را .
پوست گندمی دارم که نه به گندم می ماند,نه کویر و چشم هایی دارم که گاهی سیاه می زند گاهی قهوه ای و گاهی که به یاد مادرم می افتم عسلی می شوند و گاهی خیس .....
دست هایم
دست هایم
دست هایم مهربانند و هراز گاهی برای عشق تو می نویسد.
مرا همین گونه ساده پندار و دوست داشته باش ,با موهایی که نوازش می خواهند و دست هایی که نوازشت می کنند
و چشم هایی که به شرقی صورت من می آیند .
مرا اینگونه پندار و دوست داشته باش
دیدگاه ها (۱)

هرکس "تو"یی دارد و در تمام روزمرگی هایش به "تو"یی فکر میکند....

یکبار گفتی جانمیک عمر صدایت کردمبی دلیل....بی دلیل....بی دلی...

شهر تبریز است و جان قربان جانان میکند، سرمه چشم از غبار کفش,...

تسلیت 😢 😖 😭 😭

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

پرسیدم: «چند تا منو دوست نداری؟»روی یک تکه از نیمرو، نمک پاش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط