تو به یک رنگین کمان

تـو به یک رنگین کمان
به یک پنجره پُر از عطرِ بـاران
تـو به
قدم زدن...
به خُنکای نسیمِ اول صبح
به سوارِ اتوبوس شدن
به خواندنِ رمان های عاشقانه
تو به کمی از میم مجنون
لامِ لیلی
نیاز داری...
تو به
دیوانه وار
خندیدن
کمی فکر کردن به گنجشک ها
به سادگیِ
خیس شدن زیر باران
نیاز داری...

تو
لبخند بزن
کاری از دیازپام ها
بر نخواهد آمد...



#امیرمحمد_مصطفی_زاده
دیدگاه ها (۲)

من + تو "ما" نمی شود،"محشر" می شود!#هانیه_آذریان

شعرهایم را عاشقانه بخوانیدپشت این واژه هادلی بر باد رفته است...

بیچاره آهویی که صید پنجه شیریبیچاره تر شیری که صید چشم آهویی...

زندگی در کوله بارش، تا بخواهی زخم بوداین میان امّا به قدر سو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط