قاصدک هان چه خبر آوردی

قاصدک هان چه خبر آوردی
از کجا وز که خبر آوردی
خوش خبر باشی اما
گرد بام و در من
بی‌ثمر می‌گردی
انتظار خبری نیست مرا
نه زیادی نه ز دیاری، باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند
قاصدک
در دل من همه کورند و کرند
دست بردار ازین در وطن خویش غریب
قاصد تجربه‌های همه تلخ
با دلم می‌گوید
که دروغی تو دروغ
که فریبی تو فریب
قاصدک هان،‌ ولی... آخر... ای وای
راستی آیا رفتی با باد؟
با توام آی! کجا رفتی؟ آی
راستی آیا جائی خبری هست هنوز؟
مانده خاکستر گرمی، جائی؟
در اجاقی- طمع شعله نمی‌بندم-
خُردَک شرری هست هنوز
قاصدک
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم می‌گریند.

#مهدی_اخوان_ثالث

@foroogh_shamloo
دیدگاه ها (۰)

دو پایم خسته از رنج دویدنبه خود گفتم که در این اوج دیگرصدایم...

ای بهار، ای میهمان دیرآینده!کم‌کَمَک این خانه آماده استتک در...

چشمان تو سلام بهاری‌ستدر خشکسالی بیدادکه یارای دشنه گرفتن نی...

کادو را که همیشه می توان داد خیلی ها خرس های قرمز و کادوهای ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط