ای بهار ای میهمان دیرآینده

ای بهار، ای میهمان دیرآینده!
کم‌کَمَک این خانه آماده است
تک درخت خانه‌ی همسایه‌ی ما هم
برگ‌های تازه‌ای داده است

گاه‌ گاهی هم
همره پرواز ابری در گذار باد
بوی عطر نارس گل‌های کوهی را
در نفس پیچیده‌ام آزاد

این همه می‌گویدم هر شب
این همه می‌گویدم هر روز
باز می‌آید بهار رفته از خانه
باز می‌آید بهار زندگی افروز

#سیاوش_کسرایی

@foroogh_shamloo
دیدگاه ها (۰)

تو ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﺎ کم ﻧﯿﺎورم!ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ نکنم!ﻧﻔﺲ کشیدﻥ...

ای کاش، آدمی وطنش رامثلِ بنفشه‌ها(در جعبه‌های خاک)يک روز می‌...

دو پایم خسته از رنج دویدنبه خود گفتم که در این اوج دیگرصدایم...

قاصدک هان چه خبر آوردیاز کجا وز که خبر آوردیخوش خبر باشی اما...

السلام علی المهدی ارواحنالهم فدا

<><><><><><><><><><>﷼ نامه ای به جهان !!گفته بودی که بیایی ت...

سلام!حال همه ما خوب استملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط