روان شناسی زندگی

روان شناسی زندگی

ساعت ۵ بعد از ظهر با بداخلاقی به آشپزخانه شلوغ و به هم ریخته می رود، ابتدا به فریزر روی می آورد و انتظار دارد که غذای او به طور معجزه آسایی آماده باشد، سپس در قفسه های آشپزخانه به جستجوی ماهی تُن و غذاهای آماده می گردد، در حالیکه می داند هر کدام از این غذاها، آه و ناله همسرش را به آسمان بلند می کند.

لحظه ای که شوهرش در خانه را باز می کند، انتظار دارد همسرش آراسته و زیبا و با رویی گشاده و خوشحال، در حالی که خانه مرتب و منظم است و بوی غذای دلخواهِ جا افتادهِ ایرانی ، به مشام می رسد، به استقبالش برود، اما خانه را شلوغ و به هم ریخته و همسرش را با موهای آشفته و لباس خواب که از صبح عوض نکرده و بداخلاق مشاهده می کند، او هم ناخود آگاه اخمهایش در هم رفته و به سراغ تلویزیون می رود.

بعد از صرف شام ، خانم با عجله ظرف ها را جمع می کند و در حین صحبت کردن با تلفن به نظافت منزل می پردازد و هر وقت هم که شوهرش به سوی او میاید، سر خود را به کاری گرم می کند.شوهر او هم در درون احساس تنهایی و سر در گمی می کند و روز بعد با خود می گوید: چرا باید زود به خانه بروم در حالی که آنجا هیچکس منتظر من نیست؟! پس وقت خود را با کار اضافه و سپس با دوستانش می گذراند.

اگر این قصه هر روز ادامه داشته باشد ، خودتان حدس بزنید چه اتفاقی می افتد؟♥♥♥♥
دیدگاه ها (۷)

♥♡♥♡♥♡♥♡مداد زندگی پسرک پدربزرگش را که نامه ای می نوشت تماشا...

.

ژله رولی با بستنی کاکائویی

تقدیم نگاه مهربانتان

#ضرب_المثل⚡️ضرب المثل⚡️شامت را اینجا بخور و دهن گیره‌ات را ج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط