روزی مردی رو به حکیمی کرد و گفت
روزی مردی رو به حکیمی کرد و گفت:
ای حکیم چرا همسرم یک گل رز را
که یک روز زنده است و روز دی
میمیرد اینقدر دوست دارد
ولی من که هرروز برایش میمیرم و
زنده میشم دوست ندارم
حکیم لبخندی زدوگفت :
خیلی قشنگ بود با تلگرام بفرس :)
#pøp
ای حکیم چرا همسرم یک گل رز را
که یک روز زنده است و روز دی
میمیرد اینقدر دوست دارد
ولی من که هرروز برایش میمیرم و
زنده میشم دوست ندارم
حکیم لبخندی زدوگفت :
خیلی قشنگ بود با تلگرام بفرس :)
#pøp
- ۸۱۱
- ۱۳ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط