پارت

پارت(۳)❤❤💙💙💜💜

وقتی جیمین تعریف کرد ا.ت گفت

ا.ت:یعنی یکی دیگه رو برای مهمونی انتخاب کردی؟

جیمین:آره

ا.ت:باشه (با خنده ی شیطانی)

جیمین:پس من میرم کاری نداری؟

ا.ت:نه بای

جیمین که رفت چند دقیقه بعد ا.ت از خونه ا مد بیرون رفت جوست جو کرد تا آدرس اکن مهمونی رو پیدا کرد بعد ا.ت راه اوفتاد رفت سمت مهمونی تا رفت با صحنه ای مواجه شد
دید جیمین داره با یک دختره دیگه میرقصه ا.ت حسودیش شد و رفت دونبال ته

ا.ت رفت پشت در خونه ی ته و در زد

ته:کی میتونه باشه؟
ته رفت در رو باز کرد دید ا.ت پشت در هست ته گفت

ته:اینجا چکار میکنی؟

ا.ت توضیح داد به ته و بعد ته حاضر شد و باهم رفتن به اون مهمونی

وقتی که از در اومدن تو همه‌ی نگاه ها رو اونا رفت حتی جیمین هم به اون نگاه می‌کرد

جیمین:چه قشنگ شده حتی از دوست دخترم هم قشنگ تر شده(تو دلش گفت)

ا.ت با ته روی صندلی نشستن و بعد از مدتی ته گفت به ا.ت

ته:دوست داری با هم برقصیم؟

ا.ت :باشه(با پز خند به جیمین)

جیمین دیگه تلقی نیاورد و به طرف ا.ت رفت دست ا.ت رو گرفت گفت

جیمین:ببخشید با تو نیامدم به این مهمونی لطفا با من باش توی این مهمونی(با گریه)

بعد ا.ت گفت

ا.ت:....

شرط پارت بعدی ۱۰ تا لایک و ۵ تا کامنت

دوستون دارممممم💜💜💜💙💙💙❤❤❤
دیدگاه ها (۰)

لایک و فالو یادت نرهههه

ا.ت:نه‌، برو با همون دختره ی زشت برقص جیمین:لطفا ا.ت: حرف نب...

لایک و فالو یادت نره

(پارت ۲)یک دفعه زنگ در خورد ا.ت:یعنی کی میتونه باشه؟ا.ت :بله...

●بال های سیاه و سفید○پارت 15

"سرنوشت " p,23...هوفف بالاخره ی نفس راحت از دست این دختر کشی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط