به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد

به خداحافظی تلخ تو سوگند، نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد

لب تو میوه ممنوع، ولی لبهایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند، نشد

با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد

هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه، خداوند نشد

خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند : نشد!
دیدگاه ها (۲)

همیشه نباید حرف زدگاه باید سکوت کرد

در گلدان زندگیعشق بکار !گل دوستی گل صداقت گل محبت گل مهربانی...

من تب زده بیمار و....تو انگار نه انگارلب تشنه ی دیدار و....ت...

حواست هستبا غزل و واژه چه نسبت ها داری؟دل من گرم نشد هرچه سر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط