از زن فاجعه ساختید
💧 ز_ن_ع_ش_ق
زنان دسیسه چین، زنان دروغگو، زنان توطئه گر، زنان پشت هم انداز، زنان فریبکار و چاپلوس و زبان باز.
زنان متوهم، زنان آزارگر، زنان افسرده و حال خراب و بیچاره و محتاج و مریض و مالیخولیایی...
اینها زنان غالب فیلم ها و سریال هایمان شده اند.
زنان کوچه و خیابان هم شاید!
اما فاجعه فقط این زنان نیستند! فاجعه فقط این تصویر معوج و این الگوی وقیح نیست!
فاجعه تر می دانید چیست؟
اینکه وقتی دسیسه و دروغ و توطئه و پشت هم اندازی و فریب و چاپلوسی و زبان بازی و توهم و آزار و افسردگی و حال خراب و بیچارگی و احتیاج و مرض و مالیخولیا با هم ترکیب می شود، نامش را می گذارند: عشق!
این روزها عشق واژه ای چرک است که به هر چه می زنند نه تنها تطهیرش نمی کند که آلوده اش نیز می سازد.
شما عشق را چنان متعفن کرده اید که متجاوز رو به قربانی می ایستد و می گوید: « چرا ناراحتی! مگر تجاوز بخشی از عشق نیست!»
شما عشق را چنان دهشتناک کرده اید که قاتل رو به مقتول می ایستد و می گوید: «چرا مُردی! مگر کشتن بخشی از عشق نیست!»
شما عشق را چنان کریه کرده اید که اسیدپاش رو به چهره از دست رفته می ایستد و می گوید: «چرا نازیبا شدی! مگر گرفتن چشم ها و گوش ها و بینی و لبت، عشق نیست!»
**
این زن که شما نمایشش می دهید و این عشق که شما باز تعریفش می کنید، معصیتی است که باید از آن تبرا جست!
از این پس باید بگردیم و به جای سه حرف« عین و شین و قاف» چیز دیگری بیابیم!
چیزی که همچنان پاکیزه باشد و شریف و متعالی...
✍️#عرفان_نظرآهاری
#از_زن_فاجعه_ساختید_از_عشق_فاجعه_تر
#خاص #بینظیر #دخترونه
زنان دسیسه چین، زنان دروغگو، زنان توطئه گر، زنان پشت هم انداز، زنان فریبکار و چاپلوس و زبان باز.
زنان متوهم، زنان آزارگر، زنان افسرده و حال خراب و بیچاره و محتاج و مریض و مالیخولیایی...
اینها زنان غالب فیلم ها و سریال هایمان شده اند.
زنان کوچه و خیابان هم شاید!
اما فاجعه فقط این زنان نیستند! فاجعه فقط این تصویر معوج و این الگوی وقیح نیست!
فاجعه تر می دانید چیست؟
اینکه وقتی دسیسه و دروغ و توطئه و پشت هم اندازی و فریب و چاپلوسی و زبان بازی و توهم و آزار و افسردگی و حال خراب و بیچارگی و احتیاج و مرض و مالیخولیا با هم ترکیب می شود، نامش را می گذارند: عشق!
این روزها عشق واژه ای چرک است که به هر چه می زنند نه تنها تطهیرش نمی کند که آلوده اش نیز می سازد.
شما عشق را چنان متعفن کرده اید که متجاوز رو به قربانی می ایستد و می گوید: « چرا ناراحتی! مگر تجاوز بخشی از عشق نیست!»
شما عشق را چنان دهشتناک کرده اید که قاتل رو به مقتول می ایستد و می گوید: «چرا مُردی! مگر کشتن بخشی از عشق نیست!»
شما عشق را چنان کریه کرده اید که اسیدپاش رو به چهره از دست رفته می ایستد و می گوید: «چرا نازیبا شدی! مگر گرفتن چشم ها و گوش ها و بینی و لبت، عشق نیست!»
**
این زن که شما نمایشش می دهید و این عشق که شما باز تعریفش می کنید، معصیتی است که باید از آن تبرا جست!
از این پس باید بگردیم و به جای سه حرف« عین و شین و قاف» چیز دیگری بیابیم!
چیزی که همچنان پاکیزه باشد و شریف و متعالی...
✍️#عرفان_نظرآهاری
#از_زن_فاجعه_ساختید_از_عشق_فاجعه_تر
#خاص #بینظیر #دخترونه
۳.۹k
۱۳ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.