انتظارش، انتظارم سیر کرد آنکه میخواهدبیاید دیرکرد تا به کی درانتظارش دیده بردر دوختن؟؟؟ آمدن ; رفتن ; ندیدن ؛ سوختن ...
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.