خونآشام جذاب من(P:6)
ویو ا،ت
لباسو پوشیدم یه لباس سیاه که خط سینم معلوم بود چسب بودش برای اینکه نفهمه یه کت مخملی روش پوشیدم
رفتم پایین دیدم ۶ تا پسر خیلی جذاب نشستن یکیشون پرسینگ و تتو داشت خیلی جذاب بود محوش شده بودم ولی سریع به خودم اومدم و رفتم پیش تهیونگ نشستم
(نکته اون کوکی که توی فیک بادیگارد جونگکوک خودمون نیست)
جیمین:لیدی نمی خوای سلام کنی
_او ببخشید یادم رفت سلام به همتون من ا،ت هستم کیم ا،ت
جونگکوک:او تو واقعا باهاش ازدواج کردی؟؟(روبه ا،ت)
_اوم چرا مگه ته ته چشه
جیهوپ:تهیونگ که خیلی سگ اخلاقه چجوری دوسش داری چجوری عاشقش شدی
_من دوسش دارم حتی عاشق اخلاق سگیشم اصلا به تو چه
+(پوزخند به جیهوپ و کوک)
کوک:برام جالبه چجوری عاشق ا،ت شده
+چون به تو چه سرت تو کار خودت باشه
_اوف خیلی گرمه (کتشو درآورد)
+م...(چشش خورد به ا،ت)این چیه پوشیدی،عصبی،
_خوب گرممه
جیمین:اوف چه سکسیه
+جیمین ، داد،
_خوب من برم براتون چیزی بیارم
+نه خدمتکارا میارن
_(بهش محل نداد و بلند شد رفت تو آشپزخونه)
نامی:چه نترسه
کوک:دقیقا
_دیشب قبل از اینکه کسی بیدار باشه یه عالمه کوکی درست کردم
،ا،ت رسید پیششون،
_خوب بفرمایین،سینی ی کوکی رو گذاشت رو میز،
+ا،ت،تعجب، تو کی اینارو درست کردی
_وقتی جنابعالی در خواب هفت پادشاه بود
جیهوپ:چه زنی داری ته
_مرسی،لبخند،
_ته من برم آب بخورم
+برو
_وقتی رفتم آب بخورم دوتا دست رو دور کمرم دیدم برگشتم که دیدم جیمین بود
_دستتون بردارید لطفا
جیمین:عه لیدی اذیت نکن
_اگه برندارید جیغ میزنم
جیمین :خوب بزن
_،با پا زدم به د.کش، خیلی حال داد ، و بعد از کنارش رد شدم
+چرا انقدر دیر اومدی
_هیچی مهم نیست
،دیگه پسرا رفتن،
+اومم پس به حرف من گوش ندادی
_منظورت چیه
+گفتم اون لباس رو بپوش نه این
،ته همه ی حرفاشو خماری میگه،
_دوست داشتم
،ته نزدیک ا،ت مشد و ا،ت میرفت عقب تا اینکه به دیوار خورد،
+،می خواست ا،ت حرف بزنه ولی سریع لبامو گذاشتم رو لباش و براید بغلش کردم و بردم تو اتاق،
،ا،ت پرت کرد رو تخت،
دوستان اسمات در یه پیج دیگه میزارم و اسماتشو نیم ساعت دیگه میزارم دوستون دارم و یه پست میزارم اسم پیجمو میگم🎀💜💜
شرت ها:👇
لایک:۱۰
کامنت:۱۰
لباسو پوشیدم یه لباس سیاه که خط سینم معلوم بود چسب بودش برای اینکه نفهمه یه کت مخملی روش پوشیدم
رفتم پایین دیدم ۶ تا پسر خیلی جذاب نشستن یکیشون پرسینگ و تتو داشت خیلی جذاب بود محوش شده بودم ولی سریع به خودم اومدم و رفتم پیش تهیونگ نشستم
(نکته اون کوکی که توی فیک بادیگارد جونگکوک خودمون نیست)
جیمین:لیدی نمی خوای سلام کنی
_او ببخشید یادم رفت سلام به همتون من ا،ت هستم کیم ا،ت
جونگکوک:او تو واقعا باهاش ازدواج کردی؟؟(روبه ا،ت)
_اوم چرا مگه ته ته چشه
جیهوپ:تهیونگ که خیلی سگ اخلاقه چجوری دوسش داری چجوری عاشقش شدی
_من دوسش دارم حتی عاشق اخلاق سگیشم اصلا به تو چه
+(پوزخند به جیهوپ و کوک)
کوک:برام جالبه چجوری عاشق ا،ت شده
+چون به تو چه سرت تو کار خودت باشه
_اوف خیلی گرمه (کتشو درآورد)
+م...(چشش خورد به ا،ت)این چیه پوشیدی،عصبی،
_خوب گرممه
جیمین:اوف چه سکسیه
+جیمین ، داد،
_خوب من برم براتون چیزی بیارم
+نه خدمتکارا میارن
_(بهش محل نداد و بلند شد رفت تو آشپزخونه)
نامی:چه نترسه
کوک:دقیقا
_دیشب قبل از اینکه کسی بیدار باشه یه عالمه کوکی درست کردم
،ا،ت رسید پیششون،
_خوب بفرمایین،سینی ی کوکی رو گذاشت رو میز،
+ا،ت،تعجب، تو کی اینارو درست کردی
_وقتی جنابعالی در خواب هفت پادشاه بود
جیهوپ:چه زنی داری ته
_مرسی،لبخند،
_ته من برم آب بخورم
+برو
_وقتی رفتم آب بخورم دوتا دست رو دور کمرم دیدم برگشتم که دیدم جیمین بود
_دستتون بردارید لطفا
جیمین:عه لیدی اذیت نکن
_اگه برندارید جیغ میزنم
جیمین :خوب بزن
_،با پا زدم به د.کش، خیلی حال داد ، و بعد از کنارش رد شدم
+چرا انقدر دیر اومدی
_هیچی مهم نیست
،دیگه پسرا رفتن،
+اومم پس به حرف من گوش ندادی
_منظورت چیه
+گفتم اون لباس رو بپوش نه این
،ته همه ی حرفاشو خماری میگه،
_دوست داشتم
،ته نزدیک ا،ت مشد و ا،ت میرفت عقب تا اینکه به دیوار خورد،
+،می خواست ا،ت حرف بزنه ولی سریع لبامو گذاشتم رو لباش و براید بغلش کردم و بردم تو اتاق،
،ا،ت پرت کرد رو تخت،
دوستان اسمات در یه پیج دیگه میزارم و اسماتشو نیم ساعت دیگه میزارم دوستون دارم و یه پست میزارم اسم پیجمو میگم🎀💜💜
شرت ها:👇
لایک:۱۰
کامنت:۱۰
- ۲۵.۹k
- ۲۷ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط