من از میان واژه های زلال

من از میان واژه های زلال
دوستی را برگزیده‌ام
آن‌ جا که
برف‌ های تنهایی
آب می‌ شوند
در صدای تابستانی یک دوست
دیدگاه ها (۴۰)

#زن ...میوه ی ممنوعه استمیدانی؟اما ...! از وسوسه ی یک سیب سر...

دلِ خود چون به سرِ زلفِ تو دیدم گفتم؛ای خوش آن دم که پریشان ...

تا عطر تنت اینجاست نبضم به تو وابسته ست..با بوی نفسهایت جانا...

شیرین منی مزه لبخند تو قند است …این برق نگاهت! به خدا سخت کش...

می خواهمت برای روزهای ابتدای پاییز...عاشقت می شومدر تک تک جو...

یادت ،هر روز ،هر شب ،دلِ بیقرار و شیدای مرا ،در کوچه باغ های...

این روزها چقدر دلم برای صدای باران و باریدن برف تنگ شده.خیلی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط