یا غیرت الله

یا غیرت الله

چرا ای غرقه خون از خاک صحرا برنمیخیزی
حسین آمد به بالینت تو از جا بر نمیخیزی

نماز ظهر را با هم ادا کردیم در مقتل
بود وقت نماز عصر آیا بر نمیخیزی

خیام کودکان خالی بود از آب پر غوغا
تو ای سقای من از پیش دریا برنمیخیزی

منم تنها و تن های عزیزانم به خون غلتان
چرا بر یاری فرزند زهرا بر نمیخیزی

شکست از مرگ تو پشتم،برادر داغ تو کشتم
که می دانم دگر از خاک صحرا برنمیخیزی

به دستم تکیه کن برخیز با من در بر زهرا
که میبینم ز بی دستی تو از جا برنمیخیزی
دیدگاه ها (۱)

عمری گشتیم به دنبال دست خدا برای گرفتنغافل ار آنکه دست خدا ،...

آقا جان یوسف زهرا !!!بے تو تا دنیاست دنیایے نداریم ....چون س...

ای به فدایت همه جان جهانخاک رهت سرمه افلاکیاندور فلک حلقه خل...

کاغذ جدا مداد جدا گریه می کند/شب تا سحر بدون ریا گریه می کند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط