کمی قدیم میخواهم

کمی قدیم میخواهم
کمی محبت، کمی صداقت
کمی پدربزرگ، کمی مادربزرگ
باور کن نوستالژی ذهن من هنوز رنگ دارد
هنوز باورشان دارم، کمی قدیم میخواهم

ای رهگذر، من هم روزی از اینجا رهگذر بودم…
دیدگاه ها (۱)

بۍنام‌یار،نار‌گݪستان‌نمۍشودبۍڪربلا‌بهشت‌ڪه‌رضوان‌نمۍشودصد‌با...

گل که باشی ؛ باغبانها دست چینت میکنندسنگ باشی میتراشند و نگی...

عطر پرتقال می گیرد نفسماز تو که می گویمنارنجی می شود دنیایمت...

میدونی فرق من با تو چیه؟؟من بهت میگم دوستت دارم چون واقعا دا...

کمی قدیم میخواهمکمی محبتکمی یکرنگیکمی صداقتکمی پدربزرگکمی ما...

عاشقانه های شبنم با مادرم زهرا

قهوه های جاویدان ☕ قسمت ۹ از آخرین باری که با او دعوا کرده ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط