گفتی که چو خورشید زنم سوی تو پر چون ماه شبی میکشم از پنجره سر اندوه، که خورشید شدی، تنگِ غروب افسوس، که مهتاب شدی وقت سحر _فریدون مشیری #فریدون_مشیری . #ادبیات
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.