تپشِ قلبِ مرا چلچله ها می دانند..
تپشِ قلبِ مرا چلچله ها می دانند..
شوقِ ملموسِ مرا پنجره ها می دانند..
از چه دوری تو ز من ای همه دلواپسیم..
شورِ دیدار مرا ثانیه ها می دانند..
تا قیامت لب من سنگر بوسیدنِ توست
رسم و آئین مرا ، صاعقه ها می دانند..
شب محال ست تو را از نظرم دور کند..
روزِ من ، شوق مرا قهقهه ها می دانند..
تو نباشی نظری نیست به گلهای سپید..
چشمِ امید مرا ، آینه ها می دانند..
شوقِ ملموسِ مرا پنجره ها می دانند..
از چه دوری تو ز من ای همه دلواپسیم..
شورِ دیدار مرا ثانیه ها می دانند..
تا قیامت لب من سنگر بوسیدنِ توست
رسم و آئین مرا ، صاعقه ها می دانند..
شب محال ست تو را از نظرم دور کند..
روزِ من ، شوق مرا قهقهه ها می دانند..
تو نباشی نظری نیست به گلهای سپید..
چشمِ امید مرا ، آینه ها می دانند..
۳۰۹
۲۷ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.