چرا حرف منو باور نمیکنی

پارت ⁴³
ویو جیمین

ات رو رسوندم خونش که گفتم : ات هفته اخر عروسیمونه

ات: زود نیست

جیمین: مگه من گفتم نظر بده که میگی زود یا نه اگر دسته من بود اصلا همینو نمیگرفتم برات (عصبی)

ات: باشه باشه بیا منو بخور از خدات هم باشه مگه من چمه که اینجوری میگی خیلی ها همینو ندارن

جیمین: اره خیلی ها هر@@زه توی خونشون ندارن

ات: اوووویی حرف دهنتو بفهم انگار یادت رفته که من بودم توی بار دلداری بهت میدادم

جیمین: مگه من گفتم بیا دلداری کن برام خودت امدی میخواستی نیای

ات: واقعا کنه انگار من میمیرم براش اینجوری میگه

جیمین: دیگن من هم پولدارم هم جذاب و خوش اندام و همه روم کراششن

ات: اهوم اینا اصلا برام مهم نیست الان هم برو حوصلت ندارم

جیمین: نمیگفتی خودم میرفتم

ات: برو دیگه منتظری امام زمان بیاد ببرت

جیمین با سرعت رفت ات هم رفته داخل خونه که با برادر ها رو به رو شود که زنگ گوشی بهش خورد
ات گوشی رو نگاه کرد ولی جواب نداد

شی هونگ: سلام عروس چطوری

ات: چه انتظار داری با پسری که همکلاسی و بد اخلاقه

جونگوون : اشکالی نداره خواهر درست میشه اول ها اینجوریه

جهونگ: اره آبجی جونم

ات: میگم شما چه کار کردین

هرسه تا: چه کار
ات: وقتی جهونگ میگه آبجی جوننننممم یک غلطی کردین بگین ببینم

شی هونگ: هیچی بابا تو هم

جونگوون: بابا ات تو به برادر هات اعتماد نداری

ات: نه

جونگوون: خیلی ممنون ازت چه جواب دادی

ات: خواهش

جهونگ : بابا ات الکی شلوغش نکن هیچ کاری نکردم فقط لپ‌تاپ اب ریخته همین

ات: چچچچچچچیییییییییییییییی

هرسه تا: یکم یواش

ات: چه غلطی کردین شما ها همه چیز توی لپ‌تاپ

جهونگ: باشه یکی دیگه میخریم تو هم

ات: اره انواع عمت تو میخری من پارسال ۴۵۰ وون بدهکارتم ندادی میخوای۹۸۰وون لپ‌تاپ بخری

جهونگ: بابا دیگن من دارم ۱۰ بار بدهیت رو میدم کی تموم میشه

ات: دیگه به من ربطی نداره میخواستی پول از من نگیری ار شی هونگ یا جونگوون میگرفتی

جهونگ: چشم بار بعدی غلط کنم ازت پول بگیرم
.
.
.
.
.
............
پارت بعدی هم معلوم نیس راستی بگین کی به ات زنگ زده اگر همه‌تون گفتین پارت بعدی میزارم 😁❤️‍🔥