کپشن

#کپشن

-بهت گفته بودم ك از رفتنت میترسم
بهت گفته بودم ك وقتی بری می‌میرم
بهت گفته بودم.
دیشب،
توهمون خیابونی ك اولین بار همو دیدیم
تو همون خیابون ، صدای هلهله میومد ، دست میزدن ، شادی میکردن ، کِل میزدن...
اومدم جلوتر ،
بچه‌ها بازی میکردن صدای ماشین اومد همه میگفتن برید کنار ماشین عروس و داماد اومده
بدو بدو پشت درخت ارغوان قایم شدم دلشو نداشتم برم
بچه‌ها میگفتن عروس اومد عروس اومد
قلبم هنوز میزد ، عجیب نبود؟
تو پیاده شدی:)
برای عروست گوسفند سر بریدن‌ سرشو از ترس قایم کرد تو سینت

"جایِ من بود خودت همیشه می‌گفتی عاشق وقتیم ك عروسیمون از ترس خون سرت و تو سینم قایم کنی ولی الان؟🚶‍♀️
اون تو آغوشت بود و من ، پشت درخت ارغوان دونه به دونه آرزوهامو به خاک میسپردم
نتونستم بیام بهت تبریک بگم هم خوشحال بودم هم ناراحت
موهاش بلوند بود تو ك بدت میومد، نمیومد؟؟
ولی خوشبحال زنت، هرروز اون تورو میبینه و صداتو میشنوه، بغلت....
چ زودم فراموش کردی همه چیو بازم عب نداره تو فقط بخند:)
تنها چیزی ك به ذهنم میومد حرفات بود که گفته بودی:
‹ گفته بودی ناتوانی بی من ، گفته بودی غم نداری با من
گفته بودی که پریشان نکنم زلفانم
گفته بودی جز برایت من لبخند نزدم
اما حال ك رفتی ناتوانی بی من؟
غم نداری بی من؟
اما حال ك رفتی پریشان بکنم زلفانم
یا ك لبخند زنم جز برایت؟؟:)

#کپی_ممنوع🌻
https://wisgoon.com/0_angel_0 🌱
دیدگاه ها (۰)

#درخواستی

#کپشن "تمنایی زِ تو دارم؛بمانی یادِ من هر شب... که من هم با ...

#کپشن ± حالا عکسات به کنار ...صدایِ نفس کشیدن داخلِ ویساتو ب...

#کپشن - هروقت دعوا میکردیم اون میومد واسه آشتی ؛حتی اگه مقصر...

کیوت ولی خشن پارت ۲۴شب شد تو رفتی روی تخت دراز کشیدیا.ت تو ذ...

تکپارتی از هان: (وقتی بارداری و....) امروز روزی بود که فهمید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط