ماه من اینجا نیستی
ماه من! اینجا نیستی
تا دست بر شانه ات بگذارم
و سرما پلک هایش را ببندد.
هر شب اما، روی همان میز
که در سایه ی خیالم تنها مانده،
فنجانی شعر برایت میگذارم
و گوش می سپارم
به سلام دری که باز میشود
به صدای پاهایی که میخرامند
و به هلهله ی شاد واژه هایی
که گلویت را گرم میکنند.
دوشنبه شب اول بهمن ۱۳۹۷
ساعت بیست : سی و هفت دقیقه
۱۷۱۸
۱۷۰۳
تا دست بر شانه ات بگذارم
و سرما پلک هایش را ببندد.
هر شب اما، روی همان میز
که در سایه ی خیالم تنها مانده،
فنجانی شعر برایت میگذارم
و گوش می سپارم
به سلام دری که باز میشود
به صدای پاهایی که میخرامند
و به هلهله ی شاد واژه هایی
که گلویت را گرم میکنند.
دوشنبه شب اول بهمن ۱۳۹۷
ساعت بیست : سی و هفت دقیقه
۱۷۱۸
۱۷۰۳
- ۹۱۲
- ۰۱ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط