در اعماق تاریکی وجودمان بذر بودن کاشتندهمانهاییک ضرب

در اعماقِ تاریکیِ وجودمان بذر بودن کاشتند،همانهایی،کِ ضربانِ پنجِ برعکس چپِ سینمان دستشان،افتاده و باحرکت کوچکی بالا و پایینش میکنند،همانهایی،کِ بی دلیل جانمان میرد برایِ شماره نفسهایشان،همانهایی دل میبرد منحیِ لبهایشان،همانهایی ک گیرافتاده‌ایم کنجِ چاله کناره گونه شان..
ماگم شده ایم میانِ قرنیه مشکیِ چشمانشانُ یادشان شده،مهمانِ همیشگیِ یادمان..
مادل بستیم..
دل بِ تک‌تکِ دلبرانه هایِ دلبرکِ قصه‌هایِ دلبرانه مان.
بندبندِ دلمان شده بندِ دل حالِ دلشان و بند کردیم بندِ دلمان را.🌚..

mohy

ای کِ بی تو خودمو تکُ تنها میبینم..🌚
دیدگاه ها (۱۰)

سطربِ‌سطر،دفترِ این‌زندگی رُ ،واژه‌هایِ حقیر،پرکردنُ‌گاهی،می...

#بخونید|یسریاروهم باید‌بگیم،اره باهمه فرق دارن برامون، اینک...

حتی اگرراه،طولانی،طاقت‌فرسا باشد ،تا انتهایِ خطوطِ موازیِ جا...

منم یجور زمینمُ،یدونه‌ماه‌بیشترندارم، اینکه میگم یجور زمینم،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط