هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم

هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم
هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم

شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا
بر منتهای همت خود کامران شدم

از آن زمان که فتنه چشمت به من رسید
ایمن ز شر فتنه آخرزمان شدم

من پیر سال و ماه نیم یار بی‌وفاست
بر من چو عمر می‌گذرد پیر از آن شدم

دوشم نوید داد عنایت که حافظا
بازآ که من به عفو گناهت ضمان شدم

#حافظ
دیدگاه ها (۱)

در من هزار مرغ زبان بستهبا چشم‌های وحشی تاتاریدر تو هزار چلچ...

وفات حضرت زینب (س) تسلیت بادانتشار ازاد

وفات حضرت زینب (س) تسلیت بادانتشار ازاد

فصل بهار آمد و رنگ بهار نیستاردی جهنم است زمانی که یار نیستد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط