داداش اینو وقتی سوریه بودی دادم برات درست کردن،تاوقتی اوم
داداش اینو وقتی سوریه بودی دادم برات درست کردن،تاوقتی اومدی بهت هدیه بدم،چون میدونستم اگه اسم شهید رو پشت اسمت ببینی کلی ذوق میکنی،راستی شنیدم غوغا کردی سرت شلوغ شده، امروز از مادرت شنیدم یه جوونی چند روز پیش تو چیذر گفته من نه خدا و پیغمبر قبول دارم نه نماز و نه امام حسین،،بچه محل چیذرم ولی تا هفته پیش یک بار هم چیذر نیومده بودم تااینکه یک شب خواب میبینم توی بیابون تاریک گم شدم یه جوون قد بلند با تیشرت آستین کوتاه آبی اومد جلو...بهم یه راه بلند سفید و پر نور رو نشون میده، و میگه این راهیه که باید بری،بیدار میشم،خواب از سرم میپره و تا صبح توی حیاط قدم میزدم،صبح وقتی از جلوی امام زاده علی اکبر رد میشدم دیدم شلوغی و همهمست،اومدم داخل دیدم مراسم تشییع و تدفین شهیده،عکسش رو زده بودن،دیدم همونیه که دیشب تو خواب دیده بودم،به سختی از فشار جمعیت اومدم نزدیک و پیکر شهید رو بااون وضعیت خاص دیدم،از اون روز دیگه صبح و شبم شده چیذر، کار و زندگیم شده گلزار شهدای امام زاده علی اکبر چیذر،غوغا کردی محمد،اون دانشجویی که شیطنت های سر کلاسش زبان زد اساتیدش بود الان نام بزرگترین سالن کلاس های #مدرسه-عالی به اسم اون مزین شده،چون دیگه شدی فارغ التحصیل و استاد اخلاص و غیرت،به ظاهر از جنس ما بودی....ولی به دل آسمانی..
همه به خاطرات باتو بودن افتخار میکنند،چنان شوری بین آشنایانت انداختی که همه به تامل شهادت افتادند،،،،وقتی از سوریه زنگ زده بودی بهت گفتم زود بیا اربعین باهم بریم پیاده روی،ولی گفتی ان شاءالله من از همین مسیر میام ،،حالا پیش اباعبدلله سلام مارو برسون،من و چندتا از رفقات به واسطه تو حاجت روا شدیم،داریم اربعین میایم سر قرارمون#بین-الحرمین
#شهید-محمدرضا-دهقان
#کلنا-عباسک-یا-زینب
#اربعین-حسینی
همه به خاطرات باتو بودن افتخار میکنند،چنان شوری بین آشنایانت انداختی که همه به تامل شهادت افتادند،،،،وقتی از سوریه زنگ زده بودی بهت گفتم زود بیا اربعین باهم بریم پیاده روی،ولی گفتی ان شاءالله من از همین مسیر میام ،،حالا پیش اباعبدلله سلام مارو برسون،من و چندتا از رفقات به واسطه تو حاجت روا شدیم،داریم اربعین میایم سر قرارمون#بین-الحرمین
#شهید-محمدرضا-دهقان
#کلنا-عباسک-یا-زینب
#اربعین-حسینی
۳.۹k
۰۴ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.