برو ای یار که ترک تو ستمگر کردم

برو ای یار که ترک تو ستمگر کردم
حیف از آن عمر که در پای تو من سر کردم
عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران
ساده دل من.. که قسم های تو باور کردم

#استادشهریار
دیدگاه ها (۰)

کوله باریست پر از هیچ که بر شانه ماست... گله از دست کسی نیست...

ما قوت پرواز نداریم وگرنه... عمریست که صیاد شکسته است، قفس ر...

هر که را دوست شدم... دشمن جان گشت مرا...

باز آی و دل تنگ مرا مونس جان باش

دلم هوای توکرده.......

در آمدم کناره سیل می کردم گل‌هاره دائم سر بلند بینم جملگی رف...

این دل ساده اگر مستحق بیزاریستعشق پیجیده تر از نقشه ی هر معم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط