وقتی با لباس خواب

وقتی با لباس خواب

نازک و تابستانی

اتاق کوچک عاشقانه تان را

وجب می کند

وقتی در تاریکی مطلق

اتاق می ایستد و

نگاهش را به چشمان

خواب رفته ات می دوزد

یعنی برای زندگی زناشویی اش

اتفاق بزرگی افتاده است

یعنی نمی داند مثل تمام

زنان پر ز احساس

بخندد و اشک شوق بریزد

یا دلش شور فردایی را بزند که

تمام زندگی اش را

خواه و ناخواه عوض می کند

همه این ها یعنی

این زن تمام و کمال

بودن اکنونت را احتیاج دارد

دلش می خواهد از

خواب سنگینت بلند شده

روبرویش نشسته و

به تمام حرف هایش

در سکوت گوش بدهی

دلش می خواهد وقتی

حرف از گم شدن

عادت جسمانی اش که می زند

نگاه شرمگین زمین چسبیده ات

را بلند کرده

و فقط و فقط به چشمانش زل بزنی

می خواهد باور کند

از عشق چشمان تو ،

مهمانی را دعوت به

وجودش کرده است

می خواهد این بار

و فقط برای همین لحظه

به چشمانش لبخند شیطنت زده

و بگویی

این قشنگ ترین

قسمت عاشقی است

این یعنی من با تو

دیگر تا همیشه

این طور که تو بگویی و

این طور که او بشنود

دیگر نگران از دست رفتن

فردا نمی شود

نگران مهمان کوچک

وجودش نمی شود

باور کن این طور که باشی

موهای پریشان شده از فکرش

را کنار می زند و

دست روی گونه های

زبر مردانه ات

لبخند گنهکارانه می زند

لبخندی که تو را

محو وجودش می کند

لبخندی که تو را

با او پیوندی دوباره می زند

پیوندی که تمامش

طعم شیرین امنیت دارد ...



#حمیدرضا_میتران
دیدگاه ها (۳)

وقتی با لباس خواب نازک و تابستانیاتاق کوچک عاشقانه تان را وج...

مادر یعنی زندگی❤️مادر یعنی عشق❤️مادر یعنی مهر❤️مادر یعنی اون...

حکایت مرد و دام پزشک:روزی روزگاری یک مرد دچار چشم درد شدیدی ...

قول میدهم چیزی که از آنِ من و تو باشد دوباره باز میگردد.خنده...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط